سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقانیت شیعه

اجتماعی

اگر حرف بزنم حق تو را ادا نمیکنم و اگر سکوت کنم حق دلم را - حقانیت شیعه

سیدمرتضی ناصری کرهرودی
حقانیت شیعه اجتماعی
به گمانم مرا اهلی کرده باشدنویسنده: جوادزاده - 1395/11/3 


  نظرات (0)
چاقو فروشی و کتابفروشینویسنده: جوادزاده - 1395/11/3 

به بازار آمدم ، تو نبودی و در مغازه ی کتابفروشی تو  چاقو فروشی دایر شده بود انصافا چاقوهایش عالی بودند. لااقل در ظاهر که اینطور به نظر میرسیدند . در غیاب تو مغازه ات پر از چاقو شده بود و در و دیوارش پشت هزاران چاقو و قمه ناپیدا بودو من نشمرده دانستم که تعداد چاقوهای او از تعداد کتابهای تو خیلی بیشتر است. تو باخته بودی ، اما نه بخاطر تعداد زیاد چاقو ها زیرا اصلا نیازی به لشکر کشی نبود و یک چاقو هم میتوانست همه ی کتابهای تو را پاره پاره کند بلکه بخاطر اینکه مردمی که از این مغازه چاقو میخریدند یادشان نمی آمد که پیش از این در این مغازه چه چیزی فروخته میشد.

شازده کوچولو پرسید : غم انگیزتر از اینکه بیایی و کسی خوشحال نشود چیه ؟ 

روباه گفت : اینکه بروی و کسی متوجه نشود . . . 


 



  نظرات (0)
آزمودم عقل دوراندیش رانویسنده: جوادزاده - 1395/11/1 

اگر حرف بزنم حق تو را ادا نمیکنم و اگر سکوت کنم حق دلم را
 



حس بین حرف زدن و نزدن چیزی جز جنون نیست و چه خوب گفت شاعر:

آزمودم عقل دور اندیش را          عاقبت دیوانه سازم خویش را

 

 


  نظرات (0)
دعانویسنده: جوادزاده - 1395/11/1 

اى آن که شنیدنى از شنیدن دیگر بازش ندارد،

اى آن که کارى از کار دیگر منعش نکند،

اى آن که گفتارى از گفتار دیگر سرگرمش نکند،

اى آن که درخواستى از درخواست دیگر او را به اشتباه نیافکند،

اى آن که چیزى از چیز دیگر پرده اش نشود،

اى آن که اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد،

اى آن که آرمان واپسین جویندگان است،

اى آن که نهایت همّت عارفان است،

اى آن که پایان جستجوى جویندگان است،

اى آن که ذره ای در سراسر هستى بر او پوشیده نیست.

 


  نظرات (0)
کوته فکری و بلند مرتبه سازینویسنده: جوادزاده - 1395/11/1 

حدود ساعت 12 ظهر از طریق شبکه اجتماعی تلگرام مطلع شدیم که ساختمان 17 طبقه پلاسکو دچار حریق شده است و عکسهای ارسالی نشان میداد که چند طبقه آخر ساختمان در حال سوختن است و آتش از پنجره های آن به بیرون زده است و حدود ساعت 13 با کمال تاسف خبردار شدیم که ساختمان فروریخته و تعداد زیادی از آتش نشانان به زیر آوار رفته اند. 

ساختمان پلاسکو نخستین برج ایرانی و اولین ساختمان بلند مرتبه ی ایران بود که بیش از 50 سال عمر داشت. ساکنان این ساختمان تجاری همگی تاجر عمده فروش لباس و پوشاک و افرادی ثروتمند و میلیاردر بودند . گفته میشود که بیش از 600 میلیارد تومان پوشاک انبار شده در این ساختمان بود که همه طعمه ی حریق شد.

شاید عنوان این مطلب در نظر اول مقبول برخی به نظر نرسد و برای عده ای ملموس نباشد اما شاید بهتر باشد که کمی منطقی تر فکر کنیم .

یادآوری میکنم که تنها برجی که در ایران نزدیک به 60 سال قدمت داشت همین ساختمان بود که در سال 1341 ساخت آن تمام شد. اما پس از این هرچه که در زمان به پیش برویم تعداد این نوع ساختمانهای بلندمرتبه ی سالخورده و فرتوت بیشتر خواهد شد بنابراین شما تصور کنید که اگر این اتفاق در دو نقطه از تهران رخ داده بود چه اتفاقی می افتاد؟ اگر به تعداد بیشتری بود چه ؟

حال اگر کمی دور زمان را تندتر کرده و چند سال به جلوتر برویم وضعیت چگونه خواهد بود؟

- 10 سال بعد چند ساختمان 60 ساله خواهیم داشت؟

- 30 سال بعد چند ساختمان 70و 80 و 90 ساله خواهیم داشت؟

و در سالهای پیش رو در آینده ی نزدیک شمار ساختمانهای بلند مرتبه و فرسوده و نزدیک به هم به چند باب خواهد رسید؟

میدانیم که بلند مرتبه سازی در همه جای دنیا وجود دارد و عمر آن به 130 سال میرسد و ساختمانهای شیکاگو که گاهی به 20 طبقه هم میرسید حدود 130 سال قبل ساخته شدند. اما اینکه بگوییم همه جای جهان وجود دارد آیا دلیلی بر عقلانی بودن یک عمل است؟ آیا 130 سال برای اینکه عاقبت نهایی این کار برملا شود کفایت میکند؟

شاید گفته شود که نگرانی ما بی مورد است و اگر نوسازی ساختمانها رعایت شود هیچ مشکلی بوجود نخواهد آمد اما باید توجه داشت که ساکنان ساختمانی مثل پلاسکو که میلیاردها بودند حاضر نشدند پول خرج کنند و ساختمانشان را تخریب و نوسازی و ایمن سازی کنند پس وقتی ثروتمندان نتوانند یک ساختمان بلند مرتبه را نوسازی کنند تکلیف مردم عادی با توانایی مالی محدود چگونه خواهد بود؟

اگر 30 سال بعد را در نظر بیاوریم با انبوهی از ساختمانهای بلندمرتبه مسکونی و تجاری و اداری فرسوده مواجه خواهیم شد که در سرتاسر کلانشهرها پراکنده شده اند و افرادی با توانایی مالی محدود در آنها ساکن هستند به نظر شما با این فرض  چه وضعیتی بر کلانشهرها حاکم خواهد شد؟

بعنوان مثال در نظر بگیرید که 16 خانوار با تواناییهای مالی متفاوت و دارای سنین مختلف و تربیتها و باورهای گاها متضاد در یک زمین 120 متری بر روی هم انباشته شده اند. حال اگر نیاز باشد که  این ساختمان به منظور نوسازی ، تخریب و از نو ساخته شود چه هنگامه ای برپا خواهد شد؟ 

نمونه های دیگری از این نوع نگرانیها را میتوان برشمرد که جواب روشنی برای آنها نمیتوان یافت و مثال فوق نمونه ای از خروار بود و بعنوان مثال اگر حوادث غیر مترقبه را در نظر بگیریم آنگاه متوجه خواهیم شد که حوادث آینده چه اوضاعی را بر شهرها مسلط خواهد کرد؟  
شاید بهتر باشد که نحوه نگرش به بلند مرتبه سازی را در ذهن خودمان اصلاح کنیم و از اعتماد مطلق به تجربه ی کشورهای دیگر که تقلید بی چون و چرا را درپی داشته است اجتناب کنیم.

 

آسیب شناسی این اتفاق خیلی مهم است. شاید برخی بگویند که سیستمهای برق ساختمان باید ایمن تر شوند یا برخی بگویند که امکانات ایمنی ساختمان باید بیشتر شود یا برخی شاید بگویند آتش نشانی را باید تقویت کرد اما شاید بهتر باشد در باره اصل بلند مرتبه سازی تجدید نظر شود.

 

مسئولین شهرها عادت کرده اند که ابتدا جمعیت را متراکم کنند و بعد بنشینند وبرای حل معضل ترافیک چاره اندیشی کنند و انواع راه حلهای رنگارنگ را تست کنند ،  مترو حفر کنند ، پل هوایی بزنند ، زیر گذر درست کنند ، تراموا راه اندازی کنند ، بی آر تی افتتاح کنند ، خیابانها را یکطرفه کنند ، خط ویژه ایجاد کنند ، طرح ترافیک برقرار کنند .

در وسط شهر تراکم میفروشند و از مردم پول میگیرند و اجازه میدهند تا مردم مجتمعهای تجاری بسازند  و به این ترتیب هزاران مسافرت شهری را به مرکز شهر هدایت میکنند و وقتی خیابانها قفل کرد به فکر چاره می افتند و همان پولی را که بعنوان فروش تراکم از مردم گرفته بودند میدهند تا خط ویژه ایجاد کنند . بعد برای این خطوط ویژه اتوبوس ویژه میخرند و برایاتوبوسهای ویژه امکانات مدرن میخرند و برای تاسیس امکانات مدرن فضاهای شهری را بیشتر اشغال میکنند و مزاحمتهای شهری روز بروز بیشتر میشود.  هیچگاه به صورت ریشه ای به مسائل نگاه نمیکنند چون در سیستم  سرمایه داری فقط یک اصل پذیرفته شده است  و آنهم سودآوری است و سودآوری نمیتواند بصورت ریشه ای به حل مسائل بپردازد.

 


  نظرات (0)
خوبی یا بدی ؟نویسنده: جوادزاده - 1395/10/29 

ما دستور داریم همه ی بدیها را ترک کنیم ولی دستور نداریم همه ی خوبیها را انجام دهیم . پس اولویت با ترک بدیهاست و سپس انجام خوبیها . وقتی بدیها را ترک کردیم خوبیها خود بخود انجام خواهد شد زیرا در زندگی انسان خلا وجود ندارد و ظرف اعمال انسانی هرگز خالی نمیماند. پس اگر ظرف وجودی خویش را از بدیها خالی کنیم جایش با خوبیها پر خواهد شد.



  نظرات (0)
شروع جهان با یک آواز بوده نه با انفجارنویسنده: جوادزاده - 1395/10/28 


  نظرات (0)
اسم اعظمنویسنده: جوادزاده - 1395/10/27 

خدایا! از تو خواستارم به نام بزرگت

آن نام بزرگتر، عزیزتر، باشکوه تر ، گرامیتر،

که چون بر درهاى بسته آسمان با آن نام خوانده شوى که به رحمت گشوده شوند باز میشوند

و چون با آن نام بر درهای ناگشوده زمین خوانده شوى براى گشایش ، گشوده شود،

و جون با آن براى آسان شدن سختى خوانده شوى، آسان گردند

و چون با آن بر مردگان براى زنده شدن خوانده شوى، زنده شوند

و چون با آن براى رفع سختى و زیان خوانده شوى برطرف گردد

. . . 

و میخوانمت به شکوه روی گرامى ات





تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 95/11/3 | 12:49 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()
.: Weblog Themes By Slide Skin:.